شهرهای ناپیدا
|شهرهای ناپیدا از قطره|
شاید بهترین معرفى جهت کتاب شهرهای ناپیدا آن هم مقدمه کالوینو در ابتداى کتاب باشد که در پاراگراف اول آن هم چنین مىنویسد:
در شهرهای ناپیدا از شهرهاى عینى موجود و همچنین قابل دیدن خبرى نیست. تمام شهرهاى آن هم خیالى خواهند بود. نام زنى را بر هر کدام از آنها گذاشتم. کتاب از فصلهاى کوتاهى تشکیل شده و همچنین هر فصل فرصت مناسبى می باشد براى تفحص و همچنین تامل در مسائلى که در مورد شهرستان ها صادق می باشد.
همچنین در پشت جلد کتاب، در مورد آن هم چنین آمده می باشد:
سفر به شهرهای ناپیدا از ورای گفتگوی خان مغول و همچنین مارکوپولو آغاز میمی شود. شهرهایی که هر کدام نام زنی بر خود دارند و همچنین به ظاهر خیالی خواهند بود. کالوینو میگوید: «فکر کردن و اندیشیدن کردن و اندیشیدن میکنم در آن کتاب چیزی مثل آخرین اثر عاشقانه خود در مورد شهرستان ها را نوشته باشم، البته آن کار را زمانی انجام دادهام که زندگی در آن همها مشکلتر از دائما شده می باشد.»
از افتخارات کتاب شهرهای ناپیدا میقدرت به دو مورد زیر اشاره کرد:
- برنده جایزه ادبی اشتاتپرایس (اتریش)
- برنده نشان افتخار فرانسه
[ معرفی کتاب: رمان بیابان تاتارها – نشر کتاب خورشید ]
کتاب شهرهای ناپیدا
کالوینو در شهرهاى ناپیدا در باب زندگى انسان شهرى مىنویسد. ولی باید توجه داشت نه آنچنان ملموس که اکثرا و بیشتر شبیه شعرى می باشد برآمده از تخیل نویسنده. شهرهایى جادویى، خاص و همچنین آمیخته به اغراق. شهرهایى که شاید زمانى همانندى بر کره خاکى به نامى دیگر داشتهاند، شهرهایى سراسر خیالى و همچنین مکانهایى خوفانگیز و همچنین زشت که شاید هر کلانشهرِ اکنونى در تلاشش براى بهتر و همچنین درخشانتر شدن روزى به آن هم قعر برسد.
روند پدیدار شدنِ آن مجموعه در ابتداى کتاب از زبان کالوینو شرح داده شده که خیلی زیاد خواندنى می باشد. شرحِ آنکه چگونه پروندههایى براى هر یک از خصوصیات شهرى گردآورده و همچنین سعى کرده شهرهایى با خصوصیات مشترک را درون چند دسته طبقهبندى کند، از آن هم رو در سطور پیش رو به تفصیل نمىآید که شوق خواننده را براى سرک کشیدن به صفحات کتاب نکُشد.
از شهرستان ها گفتن به تنهایى شاید کارى حوصله سر بر به نظر آید ولی باید توجه داشت کالوینو براى آن کتابش جامهاى دوخته که هم قامتِ نامِ سیاح خوش آوازهی ونیزى، مارکوپولو می باشد. داستان در حالى از زبانِ آن جهانگرد روایت مىمی شود که قوبلاى خان، امپراطور مغول، بر سریر پادشاهى تکیه کرده و همچنین سعى مىکند با اشارات و همچنین علایمِ نامفهومِ آن مرد بیگانه، از چند و همچنین زیرا و به درستی که شهرهاى امپراطورىاش با خبر می شود.
در ابتدا امکان ارتباط کلامى میان قوبلاى خان و همچنین مارکو وجود ندارد. مارکو با آن زبان بیگانه آشنا نیست بنابراین قسمت و بخش اعظم کتاب شامل تفکراتِ مارکو آمیخته به خاطراتش از آن شهرهاست. از سوى دیگر مارکو حتم دارد تمام آنچه از شهرستان ها مىگوید براى خان پهناور و بزرگ قابل درک نیست زیرا علایم و همچنین نشانههاى او از شهرستان ها مىتواند برداشتى چند وجهى ارائه دهد. و همچنین در آن میان فضاى خالى بین اشارات مارکو و همچنین درک قوبلاى خان مىتواند حقایق را از آن رو به آن هم رو کند. و همچنین آن آن هم جادوى موثر کتاب می باشد که کالوینو با ردپاى مارکو به تمام جهان کشانده می باشد.