کلاین و همچنین واگنر
|کلاین و همچنین واگنر از قطره|
[ معرفی کتاب: رمان داستان دوست من – اثر هرمان هسه ]
در قسمت آخر آن کتاب، هرمان هسه که مرد سیر و همچنین سفر بود، در مورد گشتوگذارهای خود در آلپ مینویسد. در مورد منزل و خانه روستایی، گردنه، دهکده، پل، درختها، هوای بارانی و همچنین… مینویسد. مترجم مینویسد: «نگارش آن مجموعه جهت هسه اکثرا و بیشتر بارهساز سفری بوده می باشد به درون خود و همچنین گفتن زمزمهوار آنچه در ذهن و همچنین دلش میجوشیده می باشد.»
درنهایت پیشنهاد میکنم که آن کتاب و همچنین دیگر داستانهای هرمان هسه را بخوانید. هسه در کتابهایش یک هدف پهناور و بزرگ را دنبال میکند. کتابهای هسه باعث شناخت عمیق از آنچه که هستیم میمی شود.
جملاتی از متن داستانهای کتاب کلاین و همچنین واگنر
حال دیگر یقین داشت، سرنوشت از جای غیره ای نمیآمد، در درون خود او رشد میکرد. در صورتی که در برابر سرنوشت چارهای نمییافت، طعمهی آن هم میشد. (کلاین و همچنین واگنر – صفحه ۲۸)
دوباره لحظهای احساس خوشبختی کرد، احساس آرامش و همچنین اطمینان خاطر، حسی خیلی زیاد مطبوع و همچنین دلپذیر جهت کسی که با ترس و همچنین وحشت آشناست. جلمهای از دوران کودکی خود به یاد آورد. آن همها، شاگردان مدرسه، با هم در آن باره گفتوگو میکردند که بندبازها با چه شیوهای موفق میشوند کاملا مطمئن و همچنین بیدغدغه روی طناب راه بروند. بعد یکی گفته بود: «در صورتی که کف اتاق هم با گچ خط بکشی، راه رفتن دقیق روی آن هم آن هم مقدار و اندازه سخت می باشد که روی طناب نازک. ولی باید توجه داشت به راحتی از عهدهی کار برمیآیی، زیرا و به درستی که خطری تهدیدت نمیکند. در صورتی که به خودت تلقین کنی که با آن هم خط گچی طرف هستی و همچنین هوای دور و همچنین بر هم آن هم کف اتاق می باشد، میتوانی روی هر طنابی با اطمینان راه بروی.» (کلاین و همچنین واگنر – صفحه ۴۸)
عشق دیگران خوشبختی نمیآورد. ولی باید توجه داشت عاشقبودن خوشبختی می باشد. (کلاین و همچنین واگنر – صفحه ۵۸)
خودکشی بیهوده بود، حالا بیهوده بود، بیارزش بود. افراد بدن خود را یک به یک نابود کردن، درهمشکستن، بیهوده بود! ولی باید توجه داشت رنجبردن، به ضرب درد و همچنین رنج پخته شدن، به ضرب تازیانه و همچنین زجر ساخته شدن، خوب بود، رهایی بود. (کلاین و همچنین واگنر – صفحه ۷۴)
در قبل، زمانی که آن هم دو جوون به تقریب سه سال شمسی نزد شمنها به سر برده و همچنین تمرینات آنان را پی گرفته بودند، از بعضی راهها و همچنین بیراههها خبری به گوششان رسیده بود، یک شایعه، یک افسانه: گویا مردی آمده بود که گوتاما نامیده میشد، والا، بودا. گویا او در درون خود بر رنج جهان چیره شده و همچنین چرخ تناسخ را از حرکت بازداشته بود. (سیدارتا – صفحه ۱۱۶)
سیدارتا اندیشهکنان آهستهتر رفت و همچنین از خود پرسید: «راستی آن هم چیست که میخواستی از درس و همچنین از آموزگاران بیاموزی؟ آن هم چیست که آنانی که آن همه به تو آموختند، نتوانستند به تو بیاموزند؟» و همچنین با خود گفت: «آن هم چیز منبود که میخواستم معنا و همچنین مفهومش را بیاموزم. آن هم چیز منبود که میخواستم از آن هم رها شوم، بر آن هم غلبه کنم. ولی باید توجه داشت نتوانستم بر آن هم غلبه کنم، تنها و فقط توانستم فریبش دهم، تنها و فقط توانستم از آن هم بگریزم، خود را از آن هم پنهان کنم. راستی که در آن جهان هیچچیز به مقدار و اندازه آن من اندیشهام را به خود نکشیده می باشد: آن معما که من زندهام، یکی هستم، جدا و همچنین متمایز از همهی دیگران، آن معما که من سیدارتا هستم! راستی که در آن جهان شناختم از خود، از سیدارتا، کمتر از هر پدیدهی دیگریست.» (سیدارتا – صفحه ۱۲۸)
بیشتر شهروندان و مردم شهر به برگی فرو افتاده میمانند که در هوا تاب میخورد، پروازکنان به آنسو و همچنین آن همسو رانده میمی شود و همچنین به زمین مینشیند. ولی باید توجه داشت تیمی خواهند بود کمشمار که به ستارههایی میمانند که در مدار ثابت خود سیر میکنند، مصون از گزند باد، با قانون و همچنین مداری در درون خود. در میان همهی فرزانگان و همچنین شمنهایی که شناختم، تنها یکی آنگونه بود، فرزانهای کامل که هرگز فراموشش نمیکنم. او آن هم گوتامای والامقام می باشد، مبشر آن هم آیین. (سیدارتا – صفحه ۱۵۱)
نرمی نیرومندتر از سختی می باشد، آب نیرومندتر از صخره، محبت نیرومندتر از اجبار. (سیدارتا – صفحه ۱۸۲)
هر بار که به آن ناحیهی پربرکت در دامنهی جنوبی آلپ میرسم، احساس میکنم از تبعید برگشتهام، احساس میکنم دوباره در سمت درست کوه به سر میبرم. آنجا خورشید مهربانتر میتابد و همچنین کوهها سرخترند، آنجا شاهبلوط میروید و همچنین تاک، بادام و همچنین انجیر، آنجا آدمها خوبند، مودب و همچنین مهربان، گرچه بیچیز. و همچنین هرآنچه میسازند، چنان خوب، چنان بقاعده و همچنین چشمنواز مینماید که میپنداری به حکم طبیعت آنگونه رشد کرده می باشد. (گشتوگذار – صفحه ۲۲۲)
گاهی هوای بارانی شادیآور می باشد، فرحقسمت و بخش می باشد؛ هوای امروزی آنگونه نیست. رطوبت موجود در هوای سنگین هر لحظه کم و همچنین زیاد میمی شود، ابرها میروند و همچنین ابرهای غیره ای میآیند. آسمان عبوس و همچنین مردد می باشد. (گشتوگذار – صفحه ۲۲۷)
مشخصات کتاب
- عنوان: کلاین و همچنین واگنر
- نویسنده: هرمان هسه
- ترجمه: علیاصغر حداد
- انتشارات: ماهی
- تعداد صفحات: ۲۴۸
- نرخ چاپ اول – زمستان ۱۳۹۶: ۱۸۵۰۰ تومان
👤 نویسنده مطلب: سروش فتحی
نظر تو در مورد کتاب کلاین و همچنین واگنر چیست؟ لطفا در صورتی که آن کتاب را خواندهاید، حتما نظرات ارزشمند خود را با ما در میان بگذارید.
» معرفی چند کتاب دیگر از نشر ماهی:
- رمان رنجهای ورتر جوون
- رمان بیروت ۷۵
- رمان بیوهها