کلود ولگرد
|کلود ولگرد از قطره|
در قسمتی از داستان کلود ولگرد که میقدرت آن هم را پس نتیجه آن می شود که کلی داستان نیز تلقی کرد، ویکتور هوگو مینویسد:
مساله عظیم و همچنین پهناور و بزرگ اجتماع سر اشخاص ملت می باشد. آن سر پر از دانههای مفید می باشد. تو کاری کنید که آن دانهها برسند و همچنین میوه شرافت و همچنین ثواب و فضیلت و همچنین تقوی به بار آورند. کسی که بر سر گردنه آدم میکشد و همچنین مال شهروندان و مردم شهر را میدزدد در صورتی که هدایت و همچنین تربیت میشد ممکن بود بهترین و همچنین عاقلترین خدمتگزار ملت می شود. هر چه هست در سر اشخاص ملت می باشد. تو در آن سرها تخم دانش و همچنین اخلاق بکارید، آن همها را آبیاری کنید، حاصلخیز کنید، روشن کنید و همچنین تربیت کنید، خواهید دید که دیگر نیازی به بریدن آن سرهای نازنین نیست. (کتاب کلود ولگرد – صفحه ۴۷)
آخرین روز یک محکوم
در قسمت و بخش دوم کتاب کلود ولگرد، یادداشتهای فردی محکوم به اعدام را میخوانیم. فردی که به خاطر شلوغ بودن صف انتظار، اعدامش به تاخیر افتاده می باشد و همچنین هنگام و زمانی که کاغذ و همچنین قلم در اختیار او قرار میدهند، اراده و تصمیم راسخ میگیرد یادداشتهایی بنویسد.
فکر کردن و اندیشیدن کردن و اندیشیدن مردن و مرگ و همچنین رفتن زیر تیغه گیوتین همه وجود آن محکوم را فرا گرفته می باشد و همچنین باعث ساخته یا ایجاد رنجهای مختلفی در او میمی شود. فرد محکوم نمیتواند انظار و افکار خود را کنترل کند و همچنین تقریبا به هرچیزی فکر کردن و اندیشیدن کردن و اندیشیدن میکند. بارها با کشیش دیدار میکند و همچنین هرآنچه در اطراف خود باشد را توصیف میکند.
میگویند اعدام چیز مهمی نیست و همچنین کسی از آن هم رنج و همچنین درد نمیبیند. میگویند چنین مردنی خیلی زیاد شیرین و همچنین بیدردسر می باشد و همچنین هرگز سادهتر از آن نمیقدرت مرد. در صورتی که چنین می باشد پس آن رنج و همچنین عذاب شش هفته اخیر و همچنین آن شور و همچنین التهاب یک روزه واپسین عمر چیست؟ (کتاب کلود ولگرد – صفحه ۱۴۹)
[ معرفی کتاب: رمان جوون خام اثر داستایفسکی – نشر نگاه ]
پرداختن به موضوع اعدام و همچنین مخالفت با آن هم در قرن نوزدهم، کاری می باشد که تنها و فقط از آدمهای پهناور و بزرگ انتظار میرود. ویکتور هوگو در آن کتاب مسائلی را مطرح میکند که هر خوانندهای با مطالعه آن همها به آن موضوع فکر کردن و اندیشیدن کردن و اندیشیدن میکند که شرایط متنوع و گوناگون و مختلف در یک جامعه چگونه ممکن می باشد سرنوشت اشخاص را تغییر دهد.
کلود ولگرد هنگام و زمانی که در دادگاه حاضر میمی شود دو سوال کلیدی مطرح میکند. سوالهایی که پاسخ آن همها خیلی زیاد مهم می باشد ولی باید توجه داشت کسی علاقهای به آن هم نشان نمیدهد. در دادگاه، همه خواهان محاکمه کلود ولگرد خواهند بود و همچنین در واقع کسی اهمیتی نمیدهد که دو سوال اساسی را جواب دهد.
البته دزدی کرده و همچنین مرتکب کشتن و قتل هم شدهام ولی تو آخر از خود بپرسید که من چرا دزدی کردهام، چرا آدم کشتهام؟ آقایان قضات، در صورتی که راست میگویید به آن دو سوال جواب بدهید. (کتاب کلود ولگرد – صفحه ۳۷)
آن کتاب در چاپهای متنوع و گوناگون و مختلف طراحی جلد متفاوتی دارد ولی باید توجه داشت محتوای آن هم ثابت و همچنین شامل دو داستان کلود ولگرد و همچنین آخرین روز یک محکوم می باشد. کتابی که با وجود کمحجم بودن آن هم حرفهای بسیاری جهت گفتن دارد.
جملاتی از متن کتاب کلود ولگرد
انسان از روزی که به زندان میافتد دیگر انسان نیست بلکه به او به چشم سگ پستی مینگرند و همچنین از راه توهین و همچنین تحقیر دائما به او «تو» خطاب میکنند. (کتاب کلود ولگرد – صفحه ۲۸)
ای آقایانی که در قلب مجلس نشستهاید، ای ذوات محترمی که در طرفین آن هم جا گرفتهاید، بدانید و همچنین آگاه باشید که اکثریت قریب به اتفاق ملت رنج میکشد. تو هر نامی که به حکومت بدهید، اعم از جمهوری یا مشروطه یا حکومت مطلقه مختارید ولی بدانید که اصل آن می باشد که ملت رنج میکشد. و همچنین جز آن هیچ موضوعی مطرح نیست. (کتاب کلود ولگرد – صفحه ۴۴)
در آن هم چند ساعتی که در بیمارستان گذراندم در کنار پنجره و همچنین رو به آفتان نشسته بودم زیرا در آن هم مدت که باز آفتاب از زیر ابر بیرون آمده بود گرچه من کاملا در آفتاب قرار نگرفته بودم ولی تا آن همجا که نردههای آهنین پنجره اتاقم اجازه میداد آفتاب میخوردم. (کتاب کلود ولگرد – صفحه ۹۴)
تا شش ساعت دیگر خواهم مرد! تا شش ساعت دیگر بدل به لاشه کثیف و همچنین نفرتانگیزی خواهم شد که مرا بر سر میز سرد و همچنین بیروح متوفیات به هر سو خواهند کشید. تا شش ساعت دیگر سرم را به گوشهای خواهند انداخت و همچنین تنهام را در گوشه غیره ای تشریح خواهند کرد، سپس باقیمانده وجود مرا در تابوتی خواهند ریخت و همچنین به قربستان «کلامار» که مخصوص مجرمین می باشد خواهند برد. (کتاب کلود ولگرد – صفحه ۱۲۵)
من قبل از آنکه محاکمه و همچنین محکوم به اعدام شوم اکثرا و بیشتر از حال حاضر احساس ندامت و همچنین پشیمانی میکردم و همچنین از وجدان خود شرمنده و همچنین منفعل میشدم لیکن از آن هم به بعد ترس و همچنین تشویش اعدام دیگر جایی جهت آن قبیل انظار و افکار در مغزم باقی نگذاشته می باشد. (کتاب کلود ولگرد – صفحه ۱۴۴)
مشخصات کتاب
- عنوان: کلود ولگرد
- نویسنده: ویکتور هوگو
- ترجمه: محمد قاضی
- انتشارات: نگاه
- تعداد صفحات: ۱۷۶
- نرخ چاپ چهارم: ۱۲۰۰۰ تومان
👤 نویسنده مطلب: سروش فتحی
نظر تو در مورد کتاب کلود ولگرد چیست؟ لطفا در صورتی که آن رمان را مطالعه کردهاید، حتما نظرات ارزشمند خود را با ما در میان بگذارید.
» معرفی چند کتاب دیگر:
- رمان برادران کارامازوف
- رمان آبلوموف
- رمان در جستجوی زمان از دست رفته