کتاب دریا
|کتاب دریا از قطره|
فصل دوم از خاطرات نویسنده کنار دریا آغاز میمی شود. آن فصل کمی سادهتر از فصل اول می باشد و همچنین نویسنده سعی دارد تصویر دقیقتری از آنچه در ذهن راوی داستان می باشد ارائه دهد. ولی باید توجه داشت ذهن مخاطب همچنان درگیر سؤالاتی می باشد که از ابتدای داستان بیپاسخ ماندهاند؛ ازجمله راوی داستان که نامش چند بار تغییر میکند یا مردن و مرگ که گویی در جایجای داستان کمین کرده می باشد.
جان بنویل با تجربه و مهارت بالا ویژه ای تکتک شخصیتهای آن هم منزل و خانه را توصیف میکند، ظاهر و همچنین باطنشان را. آن همقدر دلچسب که گاهی خود را میانشان مییابید و همچنین میکوشید با توجه به توصیفات، چهرههایشان را در خیالتان تصور کنید.
نثر نویسنده بیشباهت به چهزار پاوزه نویسندهٔ ایتالیایی که خاطراتش را در کتاب ماه و همچنین آتش مرور میکند، نیست. تمام داستان همین می باشد؛ داستان مردی که فکر کردن و اندیشیدن کردن و اندیشیدن میکند جوون که بود زندگیاش آرامش فراوانی داشت و همچنین حالا در حسرت آن هم دوران مانده و همچنین با خاطراتش سرمیکند.
همهچیز آن شهرستان ساحلیْ دقیق توصیف شده می باشد، از جاده و همچنین خیابانها گرفته تا کافه و همچنین ماشینها و همچنین آدمهایش، حتی خلقوخوی شخصیتهایی که قبلاً آنجا زندگی مینموده اند. بنابراین، با خواندن هر صفحه از کتاب، موجی از خیالپردازی و همچنین تصور و همچنین تجسم، خواننده را فرامیگیرد.
راوی ایرلندی کمکم با چهرههایی آشنا مواجه میمی شود و همچنین همزمان یاد قبل میکند و همچنین گاهی حسرت از دست رفتنش را میخورَد، حسرت بوی قهوهای که دکتر بعد از ناهار درست میکرد، حسرت گلدانهای شمعدانی روی ایوان، حسرت عشق قدیمی که سرنوشتش با آن هم رقم نخورد، حسرت صدای چاکچاک ماشینتحریرش در اتاق مطالعه، ولی باید توجه داشت حیف که دیگر از آن هم روزها خبری نیست… .
دریا پُر از جزئیات می باشد. تصور کنید پیکنیک رفتهاید و همچنین قرار می باشد توصیفش کنید. جان بنویل هنگام و زمانی که در کتابش از پیکنیک مینویسد، از برجستگیهای صندلی چرمی ماشین و همچنین آسفالت خیابان شروع میکند، از خانم گریس مینویسد که کنارش نشسته و همچنین بوی عرقش را باد به مشامش میرساند، از بعدازظهر بارانی و همچنین مرطوب و همچنین از مسیر جاده میگوید، از غذاهایی که با خود آورده بودند، از بوی کاج و همچنین علف و همچنین سرخس زیر پایشان، از دختر جوون کلوئه که راوی ایرلندی چند ملخ را جهت آرامکردنش در قوطی گذاشته و همچنین فرومیبرد در پارافین و همچنین آتش میزند، کلوئه هم کبابشدنشان را تماشا میکند و همچنین سرگرم میمی شود.
نویسندهای را میشناسید که آنروش دقیق یک واقعهٔ بهظاهر معمولی را شرح دهد؟
[ معرفی کتاب: رمان آوریل سرخ – نشر افق ]
گاهی فکر کردن و اندیشیدن کردن و اندیشیدن میکند همین چیزهایی هم که دارد، از سرش بسیاری می باشد. خاطرات تلخ و همچنین شیرین احاطهاش میکنند. در تلاطم خاطرات سرک میکشد به زندگیهای دیگر، به آدمهای دیگر و همچنین بین زندهها زندگی کردن را نوعی معالجه جهت رسیدن به آرامش درونی تلقی میکند: